اسلام در عین اینکه به زنان، اجازه شرکت در اجتماع را میدهد، از زندگی مختلط، نهی فرموده است. «پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در زمان حیات خویش دستور دارد که برای زنان، درِ ورودی جداگانهای به مسجدالنبی بسازند (سنن ابوداود ج ۱) این درِ هنوز هم به نام «بابالنساء» وجود دارد. پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور داد که: شب هنگام پس از اتمام نماز، ابتدا زنها و سپس مردها از مسجد خارج شوند و در مسیر کوچه و خیابان، زنان از کنار و مردان از وسط حرکت کنند. «روزی رسول خدا دید مردان و زنان با هم از مسجد بیرون آمدند خطاب به زنها فرمود: بهتر است که شما صبر کنید تا مردها بروند، سپس شما بروید.» فقهاء به همین منظور فتوا به کراهت اختلاط مردان و زنان میدهند؛ البته این در صورتی است که پوشش کافی باشد وگرنه حرام است.
اختلاط زن و مرد
بیشک یکی از عوامل شیوع فساد که در قرنهای اخیر دامنگیر جوامع، به خصوص کشورهای غربی شده، برداشتن حایل میان مردان و زنان در ادارات، کارخانهها ودیگر اماکن عمومی و محافل گروهی است. در این برخوردها معمولاً بذر فساد افشانده میشود و روز به روز ریشه میدواند اسلام که به خطرات ناشی از اختلاط زن و مرد و روابط آزاد و عواقب آن کاملاً آگاه است، در این باره توصیههای اکید دارد. قرآن درباره زنان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم میفرماید: «هر گاه از زنان پیامبر متاعی میطلبید از پس پرده بطلبید که حجاب، برای آنکه دلهای شما و آنها پاکیزه بماند بهتر است.» (احزاب / ۵۳)
از این آیه شریفه استنباط میشود که برای حفظ عفاف و پاکی روح مرد و زن، وجود حریم و حایل، یک اصل است و در نظام اخلاقی جامعه نقش مؤثّری دارد؛ زیرا هر اندازه، روابط بیشتر و تماسها نزدیکتر باشد زمینهی تحریکات، تمایلات، هیجانها و وسوسهها مساعدتر میشود و خطرات احتمالی دیگری را در پی میآورد. (1) رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: «میان مردان و زنان نامحرم فاصله قرار دهید زیرا بر اثر ملاقات و اختلاط، گرفتار درد و بلایی میشوید که دوا ندارد. بر شما باد که از اختلاط با زنان اجتناب نمائید. (مرأت النساء)
حجاب به معنی منزوی کردن زن نیست
وقتی که به صحنهی تفکرات عالم نگاه میکنیم و بینش اسلام را مشاهده مینماییم، به روشنی در مییابیم که جامعهی بشری هنگامی خواهد توانست نسبت به مسأله زن و روابط زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پیدا بکند که دیدگاههای اسلام را بدون کم و زیاد و بدون افراط و تفریط درک کند و کوشش نماید آنها را ارائه کند. این، ادّعای ما نسبت به مسألهی زن در عالم است. ما آن چیزی را که در تمدنهای مادّی امروز نسبت به زن عمل میشود و وجود دارد، به هیچ وجه قبول نداریم و آن را به صرفه و صلاح زن و کل جامعه نمیشماریم. اسلام میخواهد که رشد فکری و عملی و اجتماعی و سیاسی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان، به حدّ اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانوادهی بشری بعنوان یک عضو حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همهی تعالیم اسلام از جمله مسالهی حجاب، بر این اساس است. مسالهی حجاب، به معنای منزول کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، برداشتش کاملاً غلط و انحرافی است. مسأله حجاب، به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بیقید و شرط زن و مرد در جامعه است. این اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد – بخصوص به ضرر زن – است. حجاب، به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی نیست.
حجاب زن در اسلام یکی از وسایل امنیت است
برای اینکه آن اختلاطی که قبلاً گفتیم، پیش نیاید و حدود اخلاقی حفظ بشود، اسلام برای زن حجاب را معین کرده است. خود این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زنِ مسلمان، هم خود زنِ مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مردان مسلمان امنیت پیدا میکند. آن جایی که حجاب را از زنان دور میکنند، آن جایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک میکنند، در درجهی اوّل، امنیت از خود زن و درجهی بعد، از مردان و جوانان گرفته خواهد شد، برای اینکه محیط سالم و دارای امنیت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسؤولیتهای خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معین کرده است که این حجاب، یکی از آن احکام برجستهی اسلام است و یکی از فوایدش همین است که گفتم. (2)
حجاب در اسلام از یک مسأله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن اینست که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنس، چه بصری و لمس و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با مسائل جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند. (3)
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 تا مدتها بحث در مورد اجرای احکام اسلام در جامعه ایران مطرح بود.یکی از جنجالی ترین بحث ها نیز در آن سالها بحث اجباری شدن حجاب در جامعه ایران بود.برخی معتقد بودند که حجاب امری واجب است و چون اکثریت جامعه ایران مسلمان هستند و حجاب نیز امری واجب برای زنان مسلمان است پس باید حجاب اجباری باشد.برخی نیز معتقد بودند که حجاب امری اجباری نباید باشد و زنان باید در انتخاب حجاب آزاد باشند.تا سال 1360 و زمان دولت مرحوم شهید رجائی حجاب در ایران اجباری نبود و از سال 1360 به بعد حجاب در ایران آزاد شد.
اما چرا و چطور حجاب در اوایل انقلاب اجباری شد؟
به گواه اسناد و مدارک و مقالات منتشرشده در روزنامههای سال ۱۳۵۷ اولین جرقههای حجاب اجباری در اسفند سال ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب زده شد. یک روز پیش از هشتم مارس، روز جهانی زن، در حالی که گروههای مختلف سیاسی در تدارک برگزاری اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بودند، روزنامه کیهان با این تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند».

در صفحه اول این روزنامه به نقل از آیتالله خمینی نوشهشده بود: «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.» (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱)
البته شب پیش از آن نیز شبکهی تلویزیون که ریاست آن را صادق قطبزاده بر عهده داشت اعلام کرده بود که روز هشت مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام میشود.
این گونه بود که تظاهرات روز جهانی زن به یک تظاهرات ضدحجاب اجباری بدل شد. گروههای مختلف زنان از دانشآموز و دانشجو گرفته تا کارمند و فعال سیاسی و اجتماعی در این تظاهرات شرکت کردند. روزنامه کیهان در بخشی از گزارش مفصل خود درباره تظاهرات زنان مینویسد: «۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رأیگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: "ما با استبداد مخالفیم"، "چادر اجباری نمی خواهیم". پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار "مرگ بر ارثیه رضا کچل" وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند». (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحهی دوم)
در همین روز کیهان با حجتالاسلام اشراقی، داماد آیتالله خمینی مصاحبهای انجام داده بود. وی در این مصاحبه گفتهبود: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه مؤسسات و دانشگاهها به این موضوع توجه شود. اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که موها و اندام خانمها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی مهم نیست. چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانمها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانمها با اشتیاق اجرا شود ... در مورد اقلیتهای مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آنها از هر حیث مورد احترام و حمایت باشند. اما اگر خانمهای اقلیتهای مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر». (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶صفحه ۲)
گروههای مختلف زنان در روزهای بعد در مناطق مختلف تهران به صورت خودجوش دست به تظاهرات زدند. حدود ۱۵ هزار زن نیز به گزارش روزنامه کیهان، مقابل دفتر مهدی بازرگان، نخستوزیر دولت موقت دست به اجتماع زدند.
اعتراضها در دیگر شهرهای کشور
غیر از تهران در چندین شهر دیگر از جمله سنندج، اصفهان، ارومیه، کرمانشاه و بندرعباس نیز گزارشاتی از تظاهرات زنان در اعتراض به حجاب اجباری منتشر میشد.
در مقابل زنان معترض عدهای نیز بودند که به مخالفت با زنان و حمایت از حجاب اجباری به زنان حمله کردند. به گزارش روزنامه کیهان برخی از این افراد گلولههای برفی را که داخل آن سنگ گذاشته بودند به طرف زنان تظاهرکننده پرتاب میکردند.
در برخی از ادارات و شرکتها نیز زنان در اعتراض به اجباری شدن حجاب دست از کار کشیدند. زنان کارمند بیمارستانهای بهآور و هزارتختخوابی، مخابرات ۱۱۸ و ۱۲۴ و نیز کارکنان زن قسمت فروش هواپیمایی ملی ایران از جمله این زنان بودند.
در روز بیستم اسفندماه روزنامه کیهان گزارش مفصلی از راهپیمایی پنج هزار نفر از معلمان، دانشآموزان دختر، کارمندان وزارت خارجه و برخی هنرپیشگان تئاتر در مخالفت با حجاب اجباری منتشر کرد..
سیمین دانشور: اول کشور را بسازیم بعد به سراغ مسائل فقهی برویم!
روزنامه کیهان در تاریخ ۱۹ اسفند ۵۷ در کنار چاپ گزارشهای مفصل از راهپیماییهای زنان، یادداشتی از سیمین دانشور، نویسنده و همسر جلال آلاحمد منتشر کرد. خانم دانشور در این مقاله حجاب را مسئلهای فرعی دانسته و از هر دو گروه طرفداران و مخالفان حجاب خواسته بود که بهانه به دست ضدانقلاب ندهند و به مسائل مهمتر بپردازند.
سیمین دانشور نوشت: «ما هر وقت توانستیم این خانهی ویران را آباد کنیم، اقتصادش را سر و سامان دهیم، کشاورزیش را به جایی برسانیم، حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم، هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش و پرورش و بهداشت همگانی بهرهمند گردیدند، میتوانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم، میتوانیم سر فرصت و با خیال آسوده و در خانهای از پای بست محکم بنشینیم و به سر و وضع زنان بپردازیم». (کیهان ۱۹ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۷ صفحه ۶)
در تمام این چند روز گروههای سیاسی از اظهار نظر مستقیم در مورد موضوع حجاب پرهیز میکردند و یا آن را موضوعی فرعی قلمداد میکردند. از جمله اسلام کاظمیه نویسنده منسوب به طیف چپ که در مقالهای در روزنامه کیهان مورخ ۲۱ اسفند، ضمن انتقاد از عمده کردن مسئله زن و حجاب، آن را امری روشنفکرانه و دور از نیازهای واقعی جامعه آن روز ایران خواند.
هما ناطق نیز در مقالهاش دراین باره چنین مینویسد: «رفتند گزارش دادند که ما لخت به وزارتخانهها رفتهایم. من از شما میپرسم در این زمستان سرد چطور یک زن لخت میتواند به وزارتخانهها برود. عنوان کردن مسئله زن در این برهه از مبارزه یک مسئله انحرافی است. ما نباید در این شرایط مسالهای به نام مساله زن داشته باشیم. یک بار چیزی در مورد حجاب گفتند و بعد هم پس گرفتند بنابراین برای این مسئله نباید درگیری ایجاد کنیم باید با مجاهدین همراه باشیم حتی اگر روسری به سر کنیم بشرط آنکه ما بدانیم به نام ما توطئه نمیشود و نظام شاهنشاهی برگردانده نمیشود». (کیهان۲۱ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۹ صفحه۴)

آیتالله طالقانی: با بیحجابی جوانان را تحریک نکنید!
با گسترش اعتراضات زنان روحانیون وارد عمل شدند و هرگونه اجبار و خشونت را در امر حجاب غیرمجاز دانستند که از جمله آنها میتوان از آیتالله طالقانی و آیتالله محلاتی نام برد. دادستان تهران نیز در اطلاعیهای اعلام کرد که هرکس مزاحم بانوان شود به شدت مجازات خواهدشد.
روزنامه کیهان در تاریخ ۲۰ اسفند مصاحبه مفصلی با آیتالله طالقانی در مورد مسئله حجاب انجام داد. در بخشی از این مصاحبه آمدهاست: «هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش میکنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمیخورد. اگر آنهایی هم که میخواهند مویشان خراب نشود اگر روی مویشان روسری بیاندازند بهتر است و بیشتر محفوظ میماند ... یک جوانی که وسیله زن گرفتن ندارد، وسیله کار ندارد، زندگیاش سرو سامان ندارد، وقتی این زن را با این صورت میبیند که گاهی یک پیرزن پنجاه شصت ساله خودش را مثل یک دختر ۱۴ ساله نمایش میدهد، توی خیابان یا سر کوچه، این بیچاره اذیتش میکند، ناراحتش میکند و این یک جور آزار جوانها است و امیدواریم که بعد از این جوانهای ما هم سر و سامان پیدا کنند... اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمائیش میکند که شما اینجور باشید به این سبک باشید». (کیهان۲۰ اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه ۳)
البته این بخش از سخنان آیتالله طالقانی که مربوط به آزار و اذیت جوانان توسط زنان بیحجاب است، بعدها یکی از دستمایههای اصلی طرفداران حجاب اجباری شد.
اما موضوع حجاب اینگونه خاتمه نیافت. آیتالله خمینی که در سال ۵۷ بعد از تنها اظهارنظر رسمیاش در مورد حجاب دیگر هیچ موضعی اتخاذ نکردهبود، در تیرماه ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی، شدیدا از دولت انتقاد کرد که چرا هنوز نشانههای شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده است. وی به دولت بنیصدر ۱۰ روز فرصت داد تا ادارات را اسلامی کند.
بعد از این سخنان از صبح شنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹ ورود زنان بیحجاب به ادارات دولتی ممنوع شد. البته هنوز لباس فرم یا آنچه که بعدها به نام مانتو مشهور شد، رسمیت نداشت بلکه زنان موظف بودند لباس آستینبلند و پوشیده بپوشند و روسری نیز سر کنند.
اما این بار بر خلاف سال ۵۷ اعتراض گسترده و شدیدی علیه این سخنان صورت نگرفت. شاید یکی از عمده دلایل این سکوت را بتوان مربوط به فضای سیاسی آن زمان دانست. ناآرامیهای کردستان و ترکمنصحرا و نیز شروع درگیری بین نیروهای چپ و حزباللهیها در تهران و چند شهر دیگر، مجال پرداختن به موضوع حجاب را از مردم گرفته بود. ضمن آنکه بسیاری از نیروهای روشنفکر در آن زمان یا کشته شده و یا در زندان بودند، برخی نیز ایران را ترک کردهبودند.
روند اجباری شدن حجاب تا سال ۱۳۶۰ ادامه داشت. در ماه رمضان آن سال محمد تقی سجادی نماینده دادستان انقلاب در دادگاه مبارزه با منکرات، مقررات مربوط به ماه رمضان را اعلام کرد.(4)
طبق این قانون، اماکن عمومی موظف شدند تابلویی در معرض دید مشتریان خود قرار دهند با این جمله: «به دستور دادگاه مبارزه با منکرات از پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که رعایت ظواهر اسلامی را نمیکنند معذوریم». این اطلاعیه در حالی صادر شد که اعظم طالقانی نماینده مجلس شورای اسلامی دوماه پیش از این تاریخ، تصویب هرگونه لایحهای مربوط به اجباری شدن حجاب در مجلس را تکذیب کرده بود.
به واقع نیز هیچ قانونی در این زمینه تا سال ۱۳۶۳ در مجلس به تصویب نرسید. در آن سال با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس، حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب تعیین شد. این حکم ۱۴ سال است که پا برجاست.
در سالهای اخیر مساله حجاب بهانه ای برای حمله به جمهوری اسلامی ایران شده است.مساله ای که قطعا بیش از پیش باید با عقلانیت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد و در جامعه با نظرات کارشناسی و به طور صحیح تری اجرا شود.مساله ای که به دلایل حساسیت زا بودن قطعا عقلانیت بیشتری را میطلبد.
قطعا اجرای احکام اسلامی در جامعه نیازمند روش های صحیح و منطقی است که میباید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.
پی نوشتها:
1– مروارید عفاف – محمود اکبری
2 – زن از دیدگاه مقام معظم رهبری 3– مجموعه آثار استاد شهید مطهری ج ۱۹
4-قسمتی از مقاله میترا شجاعی